Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-03@13:01:22 GMT

عقب نشینی خاتمی ؛ تاکتیکی یا راهبردی؟

تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۳۲۰۰۲

عقب نشینی خاتمی ؛ تاکتیکی یا راهبردی؟

فارس پلاس؛ دیگر رسانه‌ها- صبح نو نوشت: اگرچه چندسالی است که اصلاح‌طلبان در عرصه سیاسی با خزان هولناکی روبه‌رو شده‌اند، اما دیدار عیدانه امسال اصلاح‌طلبان که 5 اردیبهشت‌ماه امسال در دفتر دارآباد سیدمحمد خاتمی با حضور فعالان سیاسی برگزار شد، نشان داد که آنان همچنان سودای «بهار سیاسی» جدیدی در عرصه انتخابات اسفند امسال را دارند و اگرچه در بزنگاه‌های سیاسی و حیاتی کشورمان نظیر التهابات اجتماعی سال گذشته موضع مناسبی اتخاذ نکردند، اکنون با آرام شدن فضا، فرصت را برای بازگشت مجدد به عرصه قدرت مناسب دیده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خاتمی در التهابات اجتماعی سال گذشته، اگرچه می‌توانست موضع فعالی را برای آرام کردن فضا بگیرد اما به جز پیامی کوتاه درباره فوت خانم  مهسا امینی، عملا تصمیم به سکوت گرفت و تنها 50 روز بعد از اغتشاشات و زمانی که فضای سیاسی از همیشه شفاف‌تر شده بود، براندازی را نامطلوب خواند و از زیبایی شعار «زن، زندگی، آزادی» سخن گفت. آن هم درست زمانی که دست جلادان دهه شصت و پول‌پاشی‌های رسانه‌های سعودی برای همه شفاف شده بود.
شاید او و دیگر جریان اصلاحات در پس‌پرده این التهابات، انتظار اصلاح رویکردی را می‌کشیدند که در نهایت وقتی دیدند امیدشان به جایی نمی‌رسد، تغییر موضع دادند؛ چراکه در روزهای آغازین این اتفافات، صفحه‌ منسوب به خاتمی در فضای مجازی به طور تمام قد از تجمعات حمایت کرد و بهتر بود تا این موضع واقع‌گرایانه در زمان مناسب خود گفته می‌شد. عدم مرزبندی شفاف با جریان برانداز در زمان مناسب، عملا انتظاری بود که از فعالان سیاسی می‌رفت و متأسفانه بسیاری از چهره‌های سیاسی در این مسأله کوتاهی کردند. هرچند برخی افراد چون سیدحسن خمینی در آن زمان موضع مناسبی اتخاذ کردند.

حالا و پس از چندین ماه از آن اتفاقات، سیدمحمد خاتمی بدون اشاره به ضعف انفعالی چهره‌های سیاسی همچون خود او در سخنرانی جدیدی، جمهوریت نظام را مورد خدشه قرار داده و گفته است: «امروز شاهدیم جمهوری اسلامی به سمت حکومت اسلامی تمایل پیدا کرده است، درحالی‌که منظور مؤسسان از جمهوری اسلامی، حکومت سازگار با دموکراسی هم بود.» این در حالی است که حضور منتقدانی چون او در عرصه قدرت و ریاست هشت‌ساله او در مسند ریاست‌جمهوری همواره نشان داده که جمهوریت و اسلامیت نظام ارتباط تنگاتنگی باهم دارند. 

با این وجود، رئیس دولت اصلاحات در سال منتهی به انتخابات تمامی راه‌های مقابل خود را نمی‌بندد و در ادامه حرف‌هایش، کورسوی امیدی را برای اصلاح‌طلبان باقی می‌گذارد و می‌گوید: «برانداز می‌گوید این نظام باید برود اما تفکر اصلاح‌طلبی مبنا را بر تغییرات و اصلاحات کم‌هزینه می‌گذارد. من معتقدم اگر زندگی و آزادی می‌خواهید، آن را در براندازی و انقلاب جست‌وجو نکنید، در صورتی که آن اتفاق حادث شود، ایران روزگار خوبی نخواهد داشت، اگر «زن، زندگی، آزادی» می‌خواهیم باید بدانیم، براندازی زندگی مردم را بهتر نخواهد کرد.» اگرچه این حرف او برگرفته از تجربه زیسته وی در وقایع 78 است اما سیاست‌ورزی خاتمی مبتنی بر یک منطق وسط باز و ژله ای است که اگرچه فرصت و تهدید را با یکدیگر برای فرد فراهم می‌کند اما نمی‌توان انتظار موضع به موقعی را از افرادی امثال او داشت.

تاکتیک یا راهبرد؟ 

اذعان اصلاح‌طلبان به پارادوکس‌های بنیادین خاتمی، تحلیلی که احمد زیدآبادی هم چندسال پیش بر آن صحه گذشت و درباره آن گفت: «محدودیت‌ها و پارادوکس‌های بنیادین در ذهن خود آقای خاتمی هم وجود دارد که با آن‌ها بار آمده و نمی‌تواند مقولات را در دستگاه فکری خود جمع کند؛ درمجموع این عامل بسیار مؤثر است. از طرفی اطراف آقای خاتمی معمولا جمعی از همین بوروکرات‌ها حضور دارند که با یک ذهنیت محدود به قضایا نگاه می‌کنند و آقای خاتمی را نیز در همان جهت می‌کشانند؛ یعنی آقای خاتمی در یک فضای خیلی باز قرار ندارند که بخواهند تصمیم بگیرند. هرچند در نهایت همیشه آقای خاتمی در انتخابات اخیر نظیر ریاست‌جمهوری حرف نهایی را در میان اصلاح‌طلبان زده‌اند.» 

در این شرایط به نظر می‌رسد رئیس دولت اصلاحات قصد دارد از فضای ایجاد شده در جامعه استفاده کرده و با تغییر جهت شعار «زن، زندگی،آزادی» به نفع جریان اصلاح‌طلبان در سال منتهی به انتخابات، بتواند فعالان جریان اصلاحات را به عرصه قدرت بازگرداند. موضعی که باید فراتر از جنبه تاکتیکی، تبدیل به راهبرد اصلاح طلبان شود؛ راهبردی که توانایی مرزبندی محکم با موسوی و اپوزیسیون خارج از کشور را داشته باشد و در عین حال از سوی خاتمی متوالی و مداوم باشد.مداوم بودن این سخنان نشانه ای برای نگاه راهبردی اصلاح طلبان به عرصه سیاست داخلی است.
هرچند شکست اپوزیسیون برانداز و ریزش شورای همبستگی، از جمله مسائلی است که جریان‌های اصلاحات و اعتدال‌گرا را علی‌رغم کارنامه ضعیف‌شان امیدوار کرده است که از این نمد برای خود حصیری ببافند و بتوانند به جریان قدرت بازگردند، آن هم در شرایطی که بخشی از اتفاقات و التهابات اجتماعی معلول به ضعف عملکردی آنان در سال‌های گذشته برمی‌گردد. اما دامنه دار شدن این مواضع ممکن است امکان رقابت سیاسی به اصلاح طلبان عمل گرا و معتدل بدهد.

پایان پیام/غ

منبع: فارس

کلیدواژه: آشوب ها اصلاح طلبان آقای خاتمی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۳۲۰۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

واکنش عباس عبدی به سخنان مهدی نصیری: اصلاح‌طلبی و براندازی دو راهبرد غیر قابل جمع است

به گزارش جماران؛ گفت و گوی عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی با خبرآنلاین در پی می آید:

 

پس از گفتگوی آقای نصیری با بی‌بی‌سی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاح‌طلبان داخلی مطرح شد دلیل آن چیست؟ 

واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضع‌گیری صریحی می‌کردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کرده‌اند. ولی چون نمی‌خواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان می‌کنند موضع‌گیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاح‌طلبان انداخته‌اند.

 

فکر می‌کنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهی‌الیه حکومت را تا منتهی‌الیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.

واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفته‌اند. علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بی‌صداقتی یا توطئه‌چینی و دودوزه‌بازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه می‌کنند و می‌گویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی می‌شوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.

درباره عدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکته‌ای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌های رفتاری جاری است که موجب می‌شود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای حجاب چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همین‌گونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.

 

فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟

ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیش‌گفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامه‌ای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.

 

به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟

پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگی‌ها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرف‌های خودشان را می‌زنند ولی در سطح همکاری بعید می‌دانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.

 

به عنوان آخرین سوال فکر می‌کنید ایده او برای کسانی جذاب است؟

دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایده‌ها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرف‌ها را دیگرانی هم در خارج زده‌اند ولی بسرعت به حاشیه رفته‌اند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف می‌زد، قدری از این فضا بهره‌مند می‌شوند. به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. 

ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی اراده‌های افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست. فارغ از این که با کدام‌یک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواسته‌اند تحت عنوان تحول‌خواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحول‌خواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم می‌تواند شامل اصلاح‌طلب شود و هم برانداز. 

در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه‌ و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.

دیگر خبرها

  • واکنش عباس عبدی به سخنان مهدی نصیری: اصلاح‌طلبی و براندازی دو راهبرد غیر قابل جمع است
  • مهدی نصیری; زیر تیغ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان/ توهم یا شوخی یا پروژه هدفمند؟! +جدول
  • توهین جنجالی مجری تندرو صداوسیما به اصلاح طلبان و اصولگرایان /حسام الدین آشنا: بی ادب نباشید؛ چه برای سیدخندان و چه برای پاورقی
  • روایت سلیمی نمین از تندروهای مهدی نصیری / او تا نقطه سقوط کامل پیش خواهد رفت / اصلاح‌طلبان پرچم‌داری او را نخواهند پذیرفت
  • فعال سیاسی اصلاح طلب: تحولات جهانی به سود ایران است
  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
  •  واکنش اصلاح‌طلبان به سخنان نصیری درباره اتحاد شاهزاده و تاجزاده؛ تکرار یک شوخی بی‌مزه است | ارتباطی به جریان اصلاحات ندارد | واقعا یک توهم است
  • بررسی مزیت‌های راهبردی اصلاح سهمیه بندی بنزین؛ از خانوادگی شدن سفرها تا استفاده از وسایل نقلیه اشتراکی